فکرانه

تاریخ 1400/12/01         ساعت 07:00     گروه خبری تحلیل

تصویر

تا همین اواخر، وقتی یک پخش کننده می خواست محصولات یک تولیدی را به صورت انحصاری پخش کند و یا به تعبیر رایج در بازار، مونوپول کند، یکی از مواردی که روی آن تاکید داشت این بود که مبادا تولیدکننده محصول، روی جعبه نشانی از خود بر جا بگذارد و مثلا حتی تلفنش را درج کند تا مبادا مشتری بتواند راحت او را پیدا کند و دست او از منافع ناشی از فروش آن کالا، خارج از شبکه توزیع سیستم پخش، کوتاه بماند. البته استدلال پخش کننده این بود که اگر قرار است که من برای معرفی و ترویج و ایجاد بازار برای محصول، وقت بگذارم و هزینه کنم، طبعا باید از منافع آن هم خودم بهره ببرم. البته یک استدلال قابل توجه دیگر هم، اهمیت ایجاد هماهنگی در سیاست های فروش کالا در بازار بود. به این ترتیب اگر تولیدکننده می خواست کالا را با شرایطی به بازار عرضه کند که با سیاست ها و شرایط فروش سیستم پخش تفاوت داشته باشد، طبعا باعث می شد که پخش انگیزه و توان لازم برای کار کردن روی محصول را از دست بدهد...

بنابراین، عموم پخش کنندگان نسبت به این که مبادا تولیدکننده بخواهد و بتواند خارج از شبکه آنها، کالایش را به فروش برساند، حساس و پیگیر بوده اند. هرچند، در این میان، تولیدکنندگان هم استدلال های خودشان را داشته اند. مثلا مطابق روالهای قبلی مورد نظر پخش کنندگان، برای تولیدکننده، کانال ارتباطی مشخصی جهت ارتباط مستقیم با مصرف کننده و دریافت بازخورد از نظرات و نیازهای آنان در نظر گرفته نشده بود و عملا در طرف پخش کننده، همه این داده های ارزشمند  فیلتر می شد و به دست تولیدکننده نمی رسید. به علاوه، بروز نداشتن اطلاعات برند تولیدکننده بر روی محصول، این خطر بالقوه را برای او ایجاد می کرد که به صورت فزاینده ای وابسته به سیستم پخش فعلی می شد و تبعات تصمیم احتمالی او برای تغییر پخش کننده محصولاتش در آینده، نگران کننده و چه بسا بازدارنده و محدود کننده می شد...از اینجاست که به نظر می رسد با توجه به توسعه شبکه های اجتماعی و حضور اکثر تولیدکنندگان در فضای مجازی، نوع دیگری از تقسیم کار میان تولیدکننده و توزیع کننده را اجتناب ناپذیر کرده است.

در حال حاضر، دیگر توزیع کنندگان عملا نمی توانند و یا از زاویه دیگر، نباید مانع از ارتباط مستقیم میان مصرف کنندگان عمده، مثلا مدارس و سازمانها و دیگر سیستم های فروش و یا حتی مصرف کنندگان نهایی، با تولیدکنندگان شوند. بنابراین اکنون زمان آن رسیده که مزیت های واقعی سیستم توزیع را مورد بازنگری قرار داد و آن را حول موضوعاتی مانند ایجاد سبد کالایی گسترده، ظرفیت لجستیک نگهداری و ارسال کالا و در نهایت امکان هماهنگی با مشتریان در زمینه نحوه و زمان پرداخت تنظیم کرد. به این ترتیب، اگر شرکت های پخش بخواهند در شرایط جدید ناشی از تحول تکنولوژی، دوام بیاورند و باقی بمانند، چاره ای ندارند جز این که  خدمات و سازوکارهای بیزینس خود را حول این محورها تنظیم و بازطراحی کنند.از طرف دیگر هم، مسیر موفقیت تولیدکننده در فروش، از ایجاد انسجام و هماهنگی میان بازیگران مختلف می گذرد. یعنی باید سیاست های فروش خود را به گونه ای تنظیم کند که در آن منافع هر کدام از حلقه های توزیع، پخش کنندگان و فروشگاه داران، در نظر گرفته شده باشد. به بیان دیگر، هر چه این سیستم بهتر و دقیق تر طراحی شده باشد و تضاد کمتری را میان منافع بخش های مختلف به دنبال داشته باشد، فروش قوی و موفق تری به وجود می آید... 

نظر شما
لطفاً کد امنیتی که در عکس نشان داده شده، را وارد کنید کد امنیتی:
نظرات کاربران